جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ارزیابی شخصیت مختار

زمان مطالعه: 2 دقیقه

او از چهره‏های نامدار، اما ناشناخته و پرماجرای تاریخ است. به همین دلیل دیدگاهها در مورد او یکسان نیست.

1 – برخی او را می‏ستایند و کارهایش را، درست و خداپسندانه می‏دانند و برآنند که انگیزه‏اش انسانی و هدفش عادلانه بود. بویژه که قاتلان حسین علیه‏السلام و یارانش را به کیفر شقاوتشان رسانید و این نشانه‏ای از درست اندیشی و درست کرداری اوست. و در برخی روایات نیز از او و کارهایش به نیکی یاد شده و در حق او دعا شده است.

برای نمونه، هنگامی که سر «عبید» و «عمر سعد» را به سوی چهارمین امام نور فرستاد، آن حضرت با دیدن آن سرهای پلید، سپاس خدا گفت و فرمود: خدا به مختار

پاداش خیر دهد.(1)

و حضرت باقر علیه‏السلام به پسر «مختار» که «حکم» نام داشت، فرمود: خدای پدرت را رحمت کند که خونهای بناحق ریخته شده‏ی ما را، طلب کرد و قاتلان عزیزان ما را کشت.(2)

و از ششمین امام نور آورده‏اند که: بانوان هاشمی پس از شهادت حسین علیه‏السلام خود را نیاراستند و خضاب نکردند تا آنگاه که مختار سر عبید و عمر سعد و برخی دیگر از پلیدان را به مدینه فرستاد.(3)

2 – در برابر آنان گروهی بر این باورند که مختار عنصری جاه‏طلب و شیفته‏ی قدرت بود و در راه به دست آوردن آن، از هر وسیله‏ای بهره می‏گرفت و بسان دنیاطلبان هدف برای او وسیله را توجیه می‏کرد. و به همین دلیل است که: به دروغ ادعای نمایندگی محمد بن حنفیه را نمود. از پی آن، او را مهدی خواند و خود را نماینده‏ی مهدی، و بدعتی پدید آورد.

پیکار او با دشمنان خاندان رسالت نیز بیشتر برای جلب افکار دوستداران آنان و تحکیم قدرت بود، نه برای خدا و اجرای عدالت. بویژه که او پس از مراحل نخستین پیروزی بتدریج به فریبکاری و خودکامگی کشیده شد.

و این دیدگاه نیز روایاتی بر دریافت خویش دارد.

برای نمونه:

از ششمین امام نور آورده‏اند که فرمود: هنگامی که خدا بخواهد از بیدادگران انتقام بکشد، گاه ظالمی را بر آنان مسلط می‏سازد. همانگونه که «بخت النصر» را بر کشندگان

یحیی و زکریا مسلط ساخت.(4)

3 – دیدگاه دیگر در مورد مختار این است که:

او به «عبدالله بن زبیر» گفت: من مردمی را می‏شناسم که اگر مردی آگاه و پرشهامت بر اساس نقشه و برنامه‏ی درست و حساب شده بسوی آنان رود، سپاهی گران از آنان برایت گرد می‏آورد که می‏توانی بوسیله‏ی آن نظام اموی را درهم کوبی و قدرت را بدست گیری.

عبدالله پرسید آن مردم کیانند و کجا هستند؟

پاسخ داد: دوستداران امیرمؤمنان در کوفه‏ی امروز.

عبدالله گفت: و تو همان مرد شجاع و آگاه و بابرنامه‏ای هستی که باید بروی و این کار را به سامان آوری! برو که امکانات از من و کار از تو!

او آمد و با سرداران شعار خونخواهی سالار شهیدان و گریه بر یاران فداکار او انبوهی را گرد آورد و آنگاه از عبدالله بن زبیر برید و اعلان استقلال کرد.

4 – و گروهی نیز برآنند که مختار هم اشتباهات بسیاری دارد و هم کارهای شایسته‏ی فراوانی، امید که خدا گناهانش را بخاطر کارهای شایسته‏اش ببخشد.

مگر نه اینکه قرآن می‏فرماید:

«ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و…»(5)

اگر از گناهان بزرگی که هشدار داده شده‏اید دوری گزینید، گناهان کوچک شما را از پرونده‏ی عمل شما می‏زداییم و شما را در جایگاه ارجمندی درخواهیم آورد.


1) رجال کشی، ج 1، ص 341.

2) رجال کشی، ج 1 ص 340.

3) رجال کشی، ج 1، ص 340.

4) رجال کشی، ج 341، 340، 1 تا 343؛ قصص الانبیاء راوندی، ص 228.

5) سوره‏ی 4، آیه‏ی 31.