درست است که پوشاندن برهنه یا سیر کردن گرسنهای از شیعیان، ثواب بزرگ دارد، امّا از دیدگاه امام حسین علیه السلام کار فکری، عقیدتی کردن برای شیعیان از همه
کارها بیشتر پاداش دارد.
حدیث 326
قال الامام الحسین علیه السلام: أَیُّهُما أَحَبُّ إلَیْکَ: رَجُلٌ یَرُومُ قَتْلَ مِسْکینٍ قَدْ ضَعُفَ، تُنْقِذُهُ مِنْ یَدِهِ؟ أَوْناصِبٌ یُریدُ إِضْلالَ مِسْکینٍ مُؤْمِنٍ مِنْ ضُعَفاءِ شیعَتِنا تَفْتَحُ عَلَیْهِ ما یَمْتَنِعُ الْمِسْکینُ بِهِ مِنْهُ وَ یُفْحِمُهُ وَ یُکْسِرُهُ بِحُجَجِ اللهِ تَعالی؟
امام حسین علیه السلام فرمود: (کدام یک بر تو خوشایند و دوست داشتنی است؟ نجات آن مسکین و ناتوانی که فردی قصد کشتن آن را کرده است؟ و یا نجات آن مؤمن از شیعیان ما که فردی دشنام دهنده و بی دین، قصد انحراف فکر و دل او را دارد؟ اگر تو راه بسته را بر او بازگشائی تا با دلیل و برهان الهی بتواند آن فرد بیدین و فرومایه را درهم بشکند و به شبهات او پاسخ دهد؟ آری، اگر این فرد را از دست آن دشمن دشنام دهنده نجات دهی ارزشمندتر است که خدای بزرگ میفرماید: «و کسی که آن فرد را زنده کند گویا همه انسانها را زنده کرده است» پس آنکس که فکرش را زنده میسازی و از کفر بسوی ایمان سوق میدهی گویا همه انسانها را زندهکردهای پیش از آنکه با شمشیرهای آهنی کشته شوند).
و در ادامه همین مطلب فرمود:
فَضْلُ کافِلِ یَتیمِ الِ مُحَمَّدٍ – اَلْمُنْقَطِعُ عَنْ مَوالیهِ، اَلنَّاشِبِ فی رُتْبَةِ الْجَهْلِ، یُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ، وَ یُوَضِّحُ لَهُ ما اِشْتَبَهَ عَلَیْهِ – عَلی فَضْلِ کافِلِ یَتیمٍ یُطْعِمُهُ وَیَسْقیهِ، کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَی السَّهاءِ(1)
(ارزش کسی که یتیمان خاندان محمّدصلی الله علیه و آله و سلم را از نظر فکری اداره میکند که از رهبران خود جداشده و در جهل و نادانی سقوط کردهاند، و آنها را از نادانی میرهاند، و به شک و تردید و اشکالات آنها پاسخ میدهد، در مقایسه با کسی که به آنها غذا و آشامیدنی میخوراند همانند خورشید است نسبت به ستاره کم رنگ سهاء(2)
1) قال الطبرسی حدثنی السید العالم العابد أبو جعفر مهدی بن أبی حرب الحسینی المرعشی رضی الله عنه، قال: حدثنی الشیخ الصدوق أبوعبدالله جعفربن محمد بن أحمد الدوریستی رحمة الله علیه، قال: حدثنی أبی محمد بن أحمد، قال: حدثنی الشیخ السعید أبوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بایویه القمی رحمة الله، قال: حدثنی أبوالحسن محمد بن القاسم المفسر الاستر آبادی، قال: حدثنی أبو یعقوب بن محمد بن زیاد و أبوالحسن علی بن محمد بن سیار- وکانا من الشیعة الامامیة- قالا: حدثنا أبو محمد الحسن بن علی العسکری علیه السلام، قال:.
2) احتجاج ج1 ص16، تفسیر الامام العسکری ص341 حدیث 217، بحار الأنوار ج2 ص3 حدیث 4 وج 2 ص9 ح 17 وج2 ص 4 ح 5 (از امام مجتبی علیه نقل شد).