از یاران سید الشهدا و شهید نماز، که روز عاشورا به فیض شهادت رسید.وی از
چهرههای سرشناس شیعه در کوفه و مردی آگاه و شجاع و اسلحه شناس بود.مسلم بن عقیل در ایام بیعت گرفتن از مردم برای نهضت حسینی، او را مسؤول دریافت اموال و خرید اسلحه قرار داده بود.نامش عمر بن عبدالله بود.(1) پیش از شروع درگیریهای کربلاخود را از کوفه به کربلا رساند و به امام پیوست.
روز عاشورا، که یاران حسین بن علی «ع» بتدریج شهید میشدند و از تعدادشان کاسته میشد و این کاهش محسوس بود، ابو ثمامه هنگام ظهر خدمت امام آمد و گفت: جانم فدای تو! چنین میبینم که دشمنان به تو نزدیک شدهاند.به خدا قسم تو کشته نخواهی شدمگر آنکه من پیش از تو کشته شوم.دوست دارم خدای خویش را در حالی دیدار کنم کهاین نماز را که وقتش نزدیک شده بخوانم.امام، نگاهی به بالا افکند، فرمود: نماز را به یادآوردی، خدا تو را از نماز گزاران ذاکر قرار دهد.آری، اینک اول وقت نماز است.مهلتی ازسپاه دشمن خواستند.آنگاه ابو ثمامه و جمعی دیگر، با امام حسین «ع» نماز جماعتخواندند.(2) وی جزء آخرین سه نفری بود که از یاران امام تا عصر عاشورا زنده ماندهبودند.برخی گفتهاند که در اثر جراحتهای بسیار بر زمین افتاد، خویشانش او را به دوشکشیده و از میدان به در بردند و مدتها بعد از دنیا رفت.(3)
1) مقتل الحسین، مقرم، ص 177.برخی هم «عمرو بن عبدالله» نوشتهاند.مثل تنقیح المقال، مامقانی، ج 2، ص 333.
2) سفینة البحار، ج 1، ص 136، بحار الانوار، ج 45، ص 21.
3) عنصر شجاعت، ج 2، ص 151.